سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انـدیـشک
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

«اُمی» بودن یا نبودن، مسئله این است

یکی از ویژگی های انبیاء و پیامبران الهی داشتن علم لدنیه به این معنی که به مکتب نرفتن و استادی برای یادگیری علوم نداشتن و این ویژگی یکی از نشانه های الهی بودن انبیاء و پیامبرانه . «اُمی» تعبیریه که نسبت به نبی یا هر کسی که دارای این خصوصیت باشه به کار می برن و به این دلیله که درباره پیامبر اسلام از این تعبیر به معنای درس نخوانده استفاده می شه.
اما در باب «اُمی» بودن جنابان باب و بهاء الله به چند مدرک و سند بر می خوریم که عبد البهاء در یکی از کتابهای خود افاضه ای فرموده و نگاشته اند : " نورانیت مظاهر مقدسه بذاتهم است . نمی شود از دیگری اقتباس نمایند. دیگران باید از آنها اکتساب علوم و اقتباس انوار نمایند نه آنها از دیگران. جمیع مظاهر الهیه چنین بوده اند؛ حضرت ابراهیم و حضرت موسی و حضرت مسیح و حضرت محمد و حضرت باب و حضر بهاء الله در هیچ مدرسه ای داخل نشدند......"
در جای دیگر آمده است : "در میان طایفه شیعیان عموما مسلم است که حضرت ابدا در هیچ مدرسه ای تحصیل نفرموده اند و نزد کسی اکتساب علوم نکرده اند و جمیع اهل شیراز گواهی می دهند ؛ با وجود این به منتهای فضل بغتتا در میان خلق ظاهر شده اند."
اما در اسناد دیگر به هیچ عنوان نشانی از «اُمی» بودن باب و بهاء نیست که نیست . در یکی از کتب بهائیت نوشته : "خال حضرت باب ایشان را برای درس خواندن نزد شیخ عابد بردند، هر چند حضرت باب به درس خواند میل نداشتند ولی برای آنکه به میل خال بزرگوار رفتار کنند به مکتب شیخ عابد تشریف بردند. شیخ عابد مرد پرهیزگار محترمی بود و از شاگردان شیخ احمد و سید کاظم رشتی به شمار می رفت."
گلپایگانی (بزرگترین مبلغ بهائی) در کتابی نوشته ، باب شش یا هفت ساله بود که در مدرسه شیخ عابد داخل شد و مدرسه به قهوه اولیاء معروف بود و باب پنج سال در آنجا مبادی و پایه های زبان فارسی آموخت و در آغاز ربیع الأول سال 1257 ـ پس از این که هفت ماه در کربلا و نجف اقامت داشت ـ به شیراز برگشت .
جالب تر، سخنی است که خود باب در کتاب کتاب بیان عربی در ص25 به یاد کودکانه های خود و دوران مکتب و تَرکه ، آورده است : "قل ان یا محمد معلمی فلا تضربنی .... و اذا اردت ضربا فلا تتجاوز عن الخمس و لا تضرب علی اللحم....."
بگو ای محمد آموزگار من ، مرا کتک مزن..... و چون خواستی بزنی بیشتر از پنج ضربه نزن نیز بر گوشت بدنم نزن. این نشان می دهد باب نه تنها به مکتب می رفته و تحصیل می کرده بلکه دانش آموز زرنگی نبوده و گاه و بی گاه از جانب معلم خود کتک و ترکه ای هم می خورده .
...


[ یکشنبه 89/4/27 ] [ 1:47 عصر ] [ اندیشک ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 20
کل بازدیدها: 93090