بهائیت ، از پیدایش تا حال
شاید بیش از 160 سال پیش بود که اتفاقی در کشورمان رخ داد که می توان گفن منشاء حوادث زیادی شد . شخصی به نام علی محمد ادع کرد که باب علم امامان شیعه و نائب دوازدهمین امام ـ حجت بن حسن عسکری (عج) ـ است . بعد از مدتی ادعاهای عجیب دیگری کرد و مدعی شد که خود ( قائم ) است و بعد ادعای ( پیامبری ) و در آخر مدعی ( ربوبیت ) شد و تا آنجا که کتابی نوشت و اسلام و قرآن را نسخ کرد .
اما زمانی که برای اثبات ادعای ( بابیت ) خود با عالمان شیعه بحث کرد حتی مسلمانان را نتوانست متقاعد کند و بعد از بحث های فراوان در تبریز و اصفهان شبهه ای در ذهن عالمان پدید آمد و آن « خبط دماغ » یا همان دیوانگی علی محمد بود ، که اینها غیر از تکذیب ادعا و توبه های متعدد او در شهر خود ، شیراز و در تبریز بود .
حکومت وقت با اعمال فشار علماء او را در شمال ایران به بند کشید . ولی این کار این مسئله را حل نکرد ، دوری علی محمد از دید مردم زمینه ساز افسانه هایی در بزرگی باب شد و جمعی ساده و برخی به قصد منفعت و بهره گیری از از افسانه ها به برای خود به این جوان شیرازی گرویدند و او را تبلیغ کردند . یاران که هوای سلطنت بر جهان را در سر داشتند شورش هایی را در کشور به راه انداختند ولی امیر کبیر به تقدیر الهی تدبیرشان را به هم زد و در ضمن سرکوبی آشوب آنها باب را در سال 1266 تبریز اعدام کرد و یک سال بعد حسینعلی نوری ( مؤسس بهائیت ) را به عراق تبعید کرد .
البته این قائله پایان نیافت و بعد از عزل امیر کبیر و ترور نافرجام شاه قاجار کار با قلع و قمع بابیان و بهائیان کشید و این کار ایران را تا عصر پهلوی از تاخت و تاز آنها مصون کرد بدون اینکه دشمنی این گروه کم با ایران از بین برود .
علی رقم ژست « عدم دخالت در سیاست » بهائیان ، بعد از روی کار آمدن سلسله پهلوی به بدنه دولت و دربار هجوم بردند و بیشتر پست های کلیدی مملکت را در دست گرفتند تا عقاید و آرزوی سلطنت بر ایران و جهان ! را به دیگران تحمیل و جامع عمل بپوشانند ، که باز تقدیر الهی با انقلاب اسلامی این نقشه آنها را نقش بر آب کرد .
تضاد و عناد این فرقه با ملت ایران و آیین تشیع تمام شدنی نبود و آنها باید برای بقاء خود راه و پایگاهی تازه پیدا می کردند به این دلیل بود که بهائیان دست در دست نظام سلطه ( آمریکا و اسرائیل ) در برابر مردم و نظام مقدس اسلامی موضع ( براندازانه ) خود را نشان دادند که هر روز اخبارشان را می توان در روزنامه ها و سایت های خبری وتحلیل خواند .