سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انـدیـشک
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

«اُمی» بودن یا نبودن، مسئله این است

و اما «اُمی» بودن جناب بهاء، که پیروانشان بسیار پافشاری بر «اُمی»  بودنش دارن
جناب بهاء الله در جایی می نویسد:
"دوست ندارم که اذکار قبل بسیار اظهار شود زیرا که اقوال غیر را ذکر نمودن دلیل بر علوم کسبی است نه بر موهبت الهی"
ایشان در جایی از اشعار شعرا و سخنان عرفا استفاده کرده که متناقض با صحبت قبل می باشد. اما بعد به جمله ای برخورد کردم که ایشان می گوید:
"هر آینه ما کتاب های مردمان را نخواندیم و از علومشان آگاه نیستیم. هر آن گاه که خواستیم بیانات عالمان و حکیمان را یاد آور شویم در پیش روی پروردگارت آنچه در کتب و صحف عالم بود آشکار می گشت ما هم می دیدیم و می نوشتیم."
وقتی این جملات از بهاء الله را می بینیم و می خوانیم کم کم تناقض مطرح شده را فراموش می کنیم اما باید با صبر و حوصله این موضوع مهم بررسی بشه تا مو لای درزش نره دلیل این حرف چیه؟! دلیلم اینه که جمله بهاءالله در کتابش که گمانم درباره حاج کریم خان کرمانیه این تناقض رو قوت می ده :
"این بنده اقبال به ملاحظه کلمات غیر نداشته و ندارم و لیکن چون جمعی از احوال ایشان سوال نموده و مستفسر شده بودند لهذا لازم گشت که قدری در کتب او ملاحظه رود و جواب سائلین بعد از معرفت و بصیرت داده شود!!!!. (پس معرفت و بصیرت نداشته اند) باری کتب عربیه او به دست نیفتاد!!! تا این که شخصی روزی ذکر نمود کتابی از ایشان که مسمی به ارشاد العوام است در این بلد یافت می شود...... با وجود این ، کتاب را طلب نموده چند روز معدود نزد بنده بود و گویا دو مرتبه (کتاب را خوانده است آن هم 2 بار تا معرفت حاصل کند) در او ملاحظه شد."!!
اینجا بود که این سوال مطرح شد.
جناب بهاءالله اگر کتاب عربی را پیدا نکرده پس چرا آن کتاب و صحف در برابر ایشان آشکار نگشته تا ببینند و بخوانند !
سوال بعدی این است که ایشان کتاب مسمی به ارشاد العوام را گرفته و 2 مرتبه خوانده اند.پس نمی توان علم ایشان را الهی دانست. ایشان هم کتاب می خوانده اند و گاهی هم نمی فهمیدند و مجبور می شدند که دوباره بخوانند و هم علم اکتسابی داشته اند .


[ چهارشنبه 89/5/6 ] [ 1:1 عصر ] [ اندیشک ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 23
کل بازدیدها: 94831