انـدیـشک
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

بدشت ، آبادی ای برای ویرانی اسلام

واقعه بدشت نخستین و مهم ترین گردهمایی سران بابی در 1264 در بدشت بود . این ماجرا ‌که تا اندازه ای معرف دیدگاهها و اهداف سران بابی بود ، در رویگردانی علاقه مندان و چه بسا گروندگان به باب از این جریان، و نیز در اقدامات حکومت نسبت به بابیان تأثیر قطعی داشت که می توان از آن  به عنوان یکی از نقاط عطف تاریخ بهائیت نام برد .
برای نقل ماجرای بدشت باید از کمی دورتر از زمان اجتماع را شروع آن دانست و این گونه نقل کرد که :
 پس از دستگیری و تبعید سید علی محمد شیرازی معروف به باب به قلعه چهریق در ماکو ملاحسین بشرویه ای ملقب به باب الباب ، ‌اولین پیرو باب از جانب او مأموریت یافت که در خراسان به تبلیغ آیین باب بپردازد . بشرویه ای در نامه ای به حاجی محمد علی بارفروشی ، او را به مشهد دعوت کرد تا به کمک وی آیین باب را رواج دهند.
شاهزاده حمزه میرزا (پسر عباس میرزا و برادر محمد شاه) که به قصد سرکوبی فتنه محمدحسن خان سالار در چمن رادکان به سر می برد ، چون از فعالیت بشرویه ای آگاه شد ، دستور دستگیری و فرستادنش را به اردوی دولتی را صادر کرد . پس از بازداشت او ، محمد علی بارفروشی نیز مشهد را به همراه همراهانش ترک کرد . از سوی دیگر قرة‌ العین ، دختر حاج ملاصالح برغانی ، که سالها پیش به شیخیه گرویده و سپس بابی شده ، پس از مکاتبه با علی محمد باب از او دستور گرفت که برای رهاییش از زندان تبلیغ کند ؛ اما با کشته شدن عمو و پدر همسرش ، ملامحمدتقی برغانی ، به دست چند تن از طرفداران باب ، دستگیر و زندانی شد . این دستگیری دیری نپایید و با اقدامات میرزا حسینعلی نوری از زندان گریخت و همراه جمعی از بابیها و حسینعلی نوری راهی خراسان شد.
روستای بدشت نقطه تلاقی این دو گروه ـ یاران محمد علی بارفروشی که از خراسان بازمی گشتند و یاران حسینعلی نوری ـ بود . اهداف مشترک این دو گروه که مهم ترین آن اهداف ، تلاش و تبلیغ برای آزادی باب از زندان بود باعث  این اجتماع هواداران باب بود . اجتماع بدشت که با شرکت 81 نفر که عموماً بابیهای خراسان و مازندران و قزوین بودند ، به مدت سه هفته ادامه داشت به نوشته نبیل زرندی ، ‌میرزاحسینعلی نوری بیشترین تأثیر را در تشکیل این اجتماع داشت و با اجاره سه باغ همجوار برای سکونت قره‌ العین ، حاجی محمدعلی بارفروشی و خودش در برپایی اجتماع نقش مهمی را ایفا کرد .
یکی از آثار این گردهمایی، القاب جدیدی بود که سران بابی به آنها ملقب شدند مانند "بهاءالله" برای میرزا حسینعلی نوری ،‌ " طاهره " برای قره‌ العین و "قدوس" برای محمد علی بارفروشی که این موضوع با تعجب بسیاری از اجتماع کنندگان روبرو شد سوالی در ذهنشان پدید آورد که این القاب راچه کسی اعطا کرده است .
درست است که یکی از عوامل این اجتماع ، اشتراک اهداف این دو گروه مانند رهایی باب بود ، ولی اختلافاتی هم در این بین نمود داشت . از اختلاف نظر بارز این اجتماع در گفتگوهای خصوصی بدشت نمایان شد که آن سخن از نسخ شریعت اسلام بود . قرة‌ العین که قبلاً نیز در مباحثات بابی ها در عتبات فعال بود ، رهبر گرایش نسخ اسلام بود . او در حین سخنرانی نقاب از چهره برداشت و رسماً ظهور شریعت جدید را اعلام کرد . از این رو عده ای از بابیان رنجیدند و بدشت را ترک کردند .
واکنشهای منفی عده ای مثال عبدالخالق اصفهانی، از هواداران باب که در اعتراض گلوی خود را برید سرخوردگی برخی از اجتماع کنندگان را نشان می داد . محمد علی بارفروشی نیز در ظاهر به شدت از این کار بر آشفت ،‌ هر چند که با میانجیگری حسینعلی نوری دست از اعتراض برداشت و رأی قره العین را پذیرفت . مهم ترین واکنش شدیدتوسط بشرویه ای برزو کرد. او که خود پیشگام تلاش برای آزادی باب از زندان بود و از اردوی دولتی به قصد پیوستن به جمع بابیها گریخته بود ، پس از شنیدن خبر اجتماع بدشت و اقدامات و اظهارات سران این اجتماع ، ‌آشکارا اعلام کرد که اگر آنجا بود بدشتی ها را حد می زد .
اهالی آبادی بدشت ، نیز پس از اطلاع از نتیجه اجتماع بابیان، شبانه به ایشان حمله کردند آنان را متفرق ساختند . در پانزدهم شعبان 1264،‌ وقتی بدشتیان به نزدیکی قریه نیالا رسیدند ، ‌مردم با دیدن منظره غیر مترقبه نشستن طاهره و قدوس در یک کجاوه ، که با صدای بلند اشعاری می خواندند ، برآشفتند و به آنان حمله کردند . به این ترتیب بدشتیان پراکنده شدند و سران بابی گریختند .قدوس به بارفروش گریخت و قره العین و میرزا حسینعلی نوری به نور رفتند .

-------------------------------------------

منابع:

عبدالحسین آواره، الکواکب الدریه فی مآثر البهائیه، مصر 1342/1923؛ علیقلی / اعتضاد السطلنه، ‌فتنه باب ،‌توضیحات و مقالات به قلم عبدالحسین نوائی، تهران 1351 ش/ محمد جعفر بن محمد علی خورموجی، حقایق الاخبار ناصری، چاپ حسین خدیو جم تهران 1363 ش / محمد نبیل زرندی ، تلخیص تاریخ نبیل زرندی،‌ترجمه و تلخیص اشراق خاوری. تهران 1324ش / محمدتقی سپهر، ناسخ التواریخ، چاپ محمد باقر بهبودی، تهران 1358 ش / حسین محبوبی اردکانی، تعلیقات حسین محبوبی اردکانی ، بر المآثر و الآثار ،‌در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج 2، تهران 1368 ش / میرزاجانی کاشانی، نقطه الکاف، چاپ براون، لیدن (بی تا) ، حسام نقبائی،‌ طاهره (قره العین ) ،تهران (بی تا) / عبدالحسین نوائی، «قرة العین» در اعتضاد السلطنه ،‌فتنه باب ، توضیحات به قلم عبدالحسین نوائی، تهران ، 1351ش/ رضاقلی بن محمد هادی هدایت، ملحقات تاریخ روضه الصفای ناصری، درمیرخواند، تاریخ روضه الصفا ، ج 8-10؛ تهران، 1339


[ شنبه 88/4/27 ] [ 11:59 عصر ] [ اندیشک ] [ نظرات () ]
          

.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 94881