انـدیـشک | ||
«اُمی» بودن یا نبودن، مسئله این است و اما «اُمی» بودن جناب بهاء، که پیروانشان بسیار پافشاری بر «اُمی» بودنش دارن [ چهارشنبه 89/5/6 ] [ 1:1 عصر ] [ اندیشک ]
[ نظرات () ]
«اُمی» بودن یا نبودن، مسئله این است یکی از ویژگی های انبیاء و پیامبران الهی داشتن علم لدنیه به این معنی که به مکتب نرفتن و استادی برای یادگیری علوم نداشتن و این ویژگی یکی از نشانه های الهی بودن انبیاء و پیامبرانه . «اُمی» تعبیریه که نسبت به نبی یا هر کسی که دارای این خصوصیت باشه به کار می برن و به این دلیله که درباره پیامبر اسلام از این تعبیر به معنای درس نخوانده استفاده می شه. [ یکشنبه 89/4/27 ] [ 1:47 عصر ] [ اندیشک ]
[ نظرات () ]
همه چیز پاکه إلّا .... آئین بهائیت (با ادعای دیانت) طبق ادیان مختلف سعی کرده تا احکامی متفاوت از دیگران به پیروانش ارائه کنه و البته به خوبی هم پیامبرشون از عهدش بر اومد . نمونه ای از این احکام متفاوت ! که البته پیروانش رو از چاله در نمی آره که هیچ ، بلکه به چاه می اندازه و سرگردونشون می کنه بحث نجاست و پاکی اشیائه که بهتره خودتون دربارش قضاوت کنید . [ سه شنبه 89/3/4 ] [ 11:15 صبح ] [ اندیشک ]
[ نظرات () ]
عناوین بعضی تناقضات به اختصار منطق حکم می کند که هر دین الهی ، بر "راستی" استوار باشد به این دلیل که "راستی "خود معیار شناخت دین حقیقی از غیر آن است. وجود تناقض در سخنان و کردار یک مدعی الوهیت ، و یا هر مدعی معنویت معیار باطل بودن اوست . [ پنج شنبه 88/10/24 ] [ 11:35 عصر ] [ اندیشک ]
[ نظرات () ]
خدایی، با دمای نقطه جوش (2) سید باب و بها فرق چندانی در انتخاب راه و روش نداشتند: هر دو ابتدا امام بودند، بعد پیامبر و بعد هم خدا! میرزا بها پس از ادعای مهدویت، متوجه شد که اعتقاد به امام زمان مانع پیشرفت و انس میشود؛ به همین سبب به کلی به انکار و نفی این عقیده پرداخت و اعتقاد به بودن امام دوازدهم را از مجعولات شیعه دانست و ناحیه مقدسه، سرداب مقدس منزل امام و تمام این مسائل را موهوم خواند.(1) غافل از اینکه این تعارضها ریشة ادعای خودش را نابود خواهد کرد. بیگمان ادعای نسخ دین مقدماتی میطلبد؛ اما کسی که روزی امام بوده فردا نمیتواند پیامبر باشد و کسی که روزی بنده بوده، روز دیگر نمیتواند که خدا باشد؛ چون اینها اموری متضاد و متعارضند. باب و بها با اعتراف به معلولیت خودشان، خود را علتالعلل معرفی میکنند؛ در حالیکه علتالعلل از هرگونه وجه معلولیت و فقدان و نیاز مبرّاست. بها در استدلال بر مبشّریت خود، دلیلی سست اقامه میکند و روایات متواتر دربارة علایم و شخصیت مهدی موعود را زیر پا میگذارد: حزب شیعه میگویند طبق روایات متواتر هر کس قائل شود که موعود متولد شد، کافر است؛ اما نقطه اولی(باب) در فارس از صلب شخص معلوم متولد شد و دعوی قائمی کرد.(2) [ دوشنبه 88/10/14 ] [ 2:17 عصر ] [ اندیشک ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |